خاطره 8-قسمت چهار
دو روز بعد خدمت اقای میرزاده معاون اجرایی رئیس جمهور رسیدم همین که مرا دید گفت چه کردی؟ گفتم بررسی جواب نداد بهتر است از سهمیه ستاد بازسازی بدهید ابروهایش را توهم کشیدوچند لحظه مکث کرد .(فکر میکنم فهمید کسی مرا راهنمائی میکند)،بعد چند لحظه به من گفت: می توانی از اول پیگیری تا این لحظه بدون خط خوردگی همراه با سوابق (یعنی نه ماه پیگیری را در عرض چند دقیقه روی کاغذ بیاوری؟)گفتم بله ،دو برگ کاغذA4 با یک روان نویس به من دادند.حدود یک ربع طول کشید تمام سرنوشت را بدون خط خوردگی نوشتم. تعجب کرد! گفت: خود نویس مرا بیاورید خطی در بالای صفحه کشیدو نوشت:
جناب آقای اسلامی نثب مسئول محترم ستاد پشتیبانی جنگ،لطفا دو دستگاه کمپرسی،یک دستگاه لودر و یک دستگاه گریدر تحویل شهردار محترم زاویه استان مرکزی نموده اسناد آن را به این نهاد ارسال نمایید.از بابت دلار 7000ریال پرداخت خواهد شد.
زندگی درد است تو درمان بگیر
زندگی مار است تو جانش بگیر
زندگی جام است تو کامش بگیر …
سلام بروزم
زیبا بود...